نوشته شده توسط : میثم
آهنگ جديد و فوق العاده زيبای آمين با همراهی نيما علامه به نام كودكانه  با 2 كيفيت



MP3 128

Kodakaneh

OGG

Kodakaneh

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 585
|
امتیاز مطلب : 100
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37
تاریخ انتشار : 13 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم
آهنگ جديد و فوق العاده زيبای بهنام صفوی و علی اصحابی و فرزاد فرزين به نام تو نزديكی با 2 کیفیت

| ترانه : روزبه بمانی ، آهنگ و تنظيم : فرزاد فتاحی ، دكلمه : احسان عليخانی |

|
این آهنگ تیتراژ ویژه برنامه نوروزی شبکه سوم ، با اجرای احسان علیخانی می باشد |


MP3 192

To Nazdiki

OGG

To Nazdiki

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 592
|
امتیاز مطلب : 92
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : 13 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

1۸ الي ۲۰ سالگي: حداقل ليسانس داشته باشد،قدبلند،‌خوش بر و رو،‌ خوش تيپ،‌ خوشمزه!،‌ پولدار،‌داراي ماشين (حداقل 206)،‌ترجيحا خارج رفته.
۲۱ الي ۲۴ سالگي: حداقل فوق ديپلم داشته باشد،‌قد متوسط هم اشكال ندارد، قيافه چندان مهم نيست، تيپ معقولانه، بداخلاق نباشد،‌داراي ماشين (حداقل پرايد)، خارج رفته ‌نرفته فرقي ندارد.
۲۵ الي ۲۹ سالگي: مدرك تحصيلي چندان مهم نيست،‌كار داشته باشد كافيست، قدش خيلي كوتاه نباشد ترجيحا، مهم سيرت است نه صورت!، آدم نبايد ظاهربين باشد،‌ دست بزن نداشته باشد همين، ماشين نداشت اشكال ندارد ولي قول بدهد بعدا بخرد.
۳۰ الي ۳۵ سالگي: مدرك اصلا مهم نيست فقط سواد خواندن و نوشتن داشته باشد كفايت مي‌كند، كار داشته باشد، قدش اصلا اهميت ندارد،‌مهم فهم و شعور است.
۳۶ الي ۴۰ سالگي: كار داشته باشد كافيست،‌فهم و شعور هم ترجيحا داشته باشد
 
۴۱ الي ۵۰ سالگي: مذكر باشد كفايت مي‌كند!۵۰ الي آخر: در حال حاضر مشترك مورد نظر در دسترس نمي‌باشد/ نو ريسپانس تو پيجينگ!
 در پايان به پسران محترم و عزيز توصيه مي‌شود:
توصیه : با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران كه ميانگين آن نزديك به سي سال است ، زياد خودشان را براي ادامه‌ي تحصيل، مشكل سربازي،خريد منزل،‌ماشين،‌موبايل و غيره اذيت نكنند؛ چرا كه هم عجله كار شيطان است و هم طبق آمار فوق،‌طرف همينجوري از شما راضي است و نيازي به زحمت اضافه نمي‌باشد!
_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 420
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

خدا خر را آفرید و به او گفت: تو بار خواهی برد، از زمانی که تابش آفتاب آغاز می شود
تا زمانی که تاریکی شب سر می رسد. و همواره بر پشت تو باری سنگین خواهد بود. و
تو علف خواهی خورد و از عقل بی بهره خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی کرد و تو
یک خر خواهی بود.
خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا! من می خواهم خر باشم، اما پنجاه سال برای خری
همچون من عمری طولانی است. پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم و خداوند
آرزوی خر را برآورده کرد...

******************************************
خدا سگ را آفرید و به او گفت: تو نگهبان خانه انسان خواهی بود و بهترین دوست و
وفادارترین یار انسان خواهی شد. تو غذایی را که به تو می دهند خواهی خورد و سی
سال زندگی خواهی کرد. تو یک سگ خواهی بود.

سگ به خداوند پاسخ داد: خداوندا! سی سال زندگی عمری طولانی است. کاری کن من فقط
پانزده سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را برآورد...

******************************************

خدا میمون را آفرید و به او گفت: و تو از این سو به آن سو و از این شاخه به آن شاخه
خواهی پرید و برای سرگرم کردن دیگران کارهای جالب انجام خواهی داد و بیست سال
عمر خواهی کرد.و یک میمون خواهی بود.
میمون به خداوند پاسخ داد: بیست سال عمری طولانی است، من می خواهم ده سال
عمر کنم. و خداوند آرزوی میمون را برآورده کرد.

******************************************

و سرانجام خداوند انسان را آفرید و به او گفت: تو انسان هستی. تنها مخلوق هوشمند
روی تمام سطح کره زمین. تو می توانی از هوش خودت استفاده کنی و سروری همه
موجودات را برعهده بگیری و بر تمام جهان تسلط داشته باشی. و تو بیست سال عمر
خواهی کرد.

انسان گفت: سرورم! گرچه من دوست دارم انسان باشم، اما بیست سال مدت کمی برای
زندگی است. آن سی سالی که خر نخواست ، آن پانزده سالی که سگ نخواست و آن ده
سالی که میمون نخواست زندگی کند، به من بده.

و خداوند آرزوی انسان را برآورده کرد...
و از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست سال مثل انسان زندگی می کند…!!!
و پس از آن،ازدواج می کند و سی سال مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می کند،
و مثل خر بار می برد…!!!

و پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند، پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در آن
زندگی می کند، نگهبانی می دهد و هرچه به او بدهند می خورد...!!!
و وقتی پیر شد، ده سال مثل میمون زندگی می کند؛ از خانه این پسرش به خانه آن
دخترش می رود و سعی می کند مثل میمون نوه هایش را سرگرم کند...!!!
...
و این بود همان زندگی که انسان از خدا خواست

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

زن نصف شب از خواب بيدار مي شود و مي بيند که شوهرش در رختخواب نيست، ربدشامبرش را مي پوشد و به دنبال او به طبقه ي پايين مي رود،و شوهرش در آشپزخانه نشسته بود در حالي که يک فنجان قهوه هم روبرويش بود .. در حالي که به ديوار زل زده بود در فکري عميق فرو رفته بود...

زن او را ديد که اشک هايش را پاک مي کرد و قهوه اش را مي نوشيد...

زن در حالي که داخل آشپزخانه مي شد آرام زمزمه کرد : "چي شده عزيزم؟ چرا اين موقع شب اينجا نشستي؟"

شوهرش نگاهش را از قهوه اش بر مي دارد و ميگويد : هيچي فقط اون موقع هارو به ياد ميارم، ۲۰ سال پيش که تازه همديگرو ملاقات مي کرديم، يادته؟

زن که حسابي تحت تاثير احساسات شوهرش قرار گرفته بود، چشم هايش پر از اشک شد ا گفت: "آره يادمه..."

شوهرش به سختي گفت:

_ يادته که پدرت ما رو وقتي که رو صندلي عقب ماشين بوديم پيدا کرد؟

_آره يادمه (در حالي که بر روي صندلي کنار شوهرش نشست...)

_يادته وقتي پدرت تفنگ رو به سمت من نشون گرفته بود و گفت که يا با دختر من ازدواج ميکني يا ۲۰ سال مي فرستمت زندان ؟!

_آره اونم يادمه...

مرد آهي مي کشد و مي گويد: اگه رفته بودم زندان الان آزاد شده بودم.....

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 87
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم
 عيد آمد و شد مشكلِ من بيشتر از پيش

اي واي از اين مايه‌ي بدبختي و تشويش

يك سو زده زن زيرِ بغل زانويِ ماتم

يك سو پسرم صاعقه درمي‌كند از خويش

اين ميوه و شيريني و نقل و گز و آجيل

آن خواسته البسّه‌ي نو از من درويش

اين ايل و تبارش همه عازم به شمالند

آن مي رود امسال رفيقش سفر كيش

پيوسته فقط زخم زبان مي‌زندم اين

آن ميكشدم پيرهن و مي‌كَنَدَم ريش

تا خرخره افتاده‌ام انگار كه در گِل

در چنته ندارم به خدا هيچ... كم و بيش...

اي عيد، چه لوتي كُشيّ و بي‌رگ و نامرد

اي عيد، چه بدذاتي و بدخواه و بدانديش

بسته شده بر روي من از لطف تو شش‌در

هستي تو براي كسبه گرچه دو تا شيش

جز رنج براي ضعفا نيستي اي عيد

اي نوش نزن اينهمه بر پيكر من نيش...

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 353
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم


1 -  شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد ؟!

الف) به اندازه تعداد سکه هاي مهريه اش !

ب) به اندازه تعداد قطعات جهيزيه اش !

ج) به اندازه تعداد صفر هاي جلوي مبلغ موجودي حساب بانکي اش !

د) به اندازه تمام ستاره هاي آسمان در روز !

 

2 -  چه عاملي سبب شد تا شما به خواستگاري عيالتان برويد ؟!

الف) جووني کردم !

ب) سادگي کردم !

ج) گول خوردم !

د) من که نرفتم خواستگاري ، اون اومد !

 

3 -  اگر خدايي ناکرده عيالتان فوت کند شما چه کار مي کنيد ؟!

الف) اول ناراحت و بعد خوشحال مي شويد !

ب) اول خرما و بعد شاباش مي دهيد !

ج) اول قبرستان و بعد محضر مي رويد !

د) انشاا... بقاي عمر ? تاي ديگر باشه !

 

4 -  ملاک شما در انتخاب عيالتان چه بوده است ؟!

الف) املاک پدرش !

ب) دارايي پدرش !

ج) املاک و دارايي پدرش !

د) همه موارد !

 

5 -  اگر عيالتان از شما بخواهد که براي کادوي تولدش يک گردنبد طلا بخريد چکار مي کنيد ؟!

الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور مي شويد !

ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مريضي مي زنيد !

ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن مي زنيد !

د) آدرس يک بدلي فروشي کار درست را از دوستتان مي گيريد !

 

6 -  محبت آميز ترين جمله ايکه به عيالتان گفته ايد چه بوده است ؟!

الف) عزيزم ، امروز صبحانه چي داريم ؟!

ب) عزيزم ، امروز ناهار چي داريم ؟!

ج) عزيزم ، امشب شام  چي داريم ؟!

د) من واقعا ... من واقعا عاشق .... من واقعا عاشق تو .... من واقعا عاشق تو روبچه با پنيرم !

 

7 -  در کارهاي منزل چقدر به عيالتان کمک مي کنيد ؟!

الف) در خوردن غذا با او همکاري مي کنيد !

ب) کانال هاي تلويزيون را شما با کنترل عوض مي کنيد !

ج) موقعي که عيالتان مشغول تميز کردن منزل يا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشويق مي کنيد !

د) گاهي اوقات  کارهاي شخصي تان را خودتان انجام مي دهيد !

 

8-  اگر عيالتان با شما قهر کند براي آشتي کردنش چه کار خواهيد کرد ؟!

الف) شما هم با او قهر مي کنيد تا زمانيکه خودش بيايد منت کشي !

ب) از طريق بکارگيري سيستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتي خواهيد داد !

ج) او را تهديد مي کنيد که اگر تا ?? بشماريد و آشتي نکند سريعا اقدام به اختيار نمودن همسر جديد مي نماييد !

د) حاضريد يک چيزي هم بدهيد اگر هميشه قهر باشد !

 

9 - نظرتان در مورد اين جمله چيست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )

الف) زيبا ترين جمله دنياست !

ب) با معنا ترين جمله دنياست !

ج) خوشحال کننده ترين جمله دنياست !

د) تخيلي ترين جمله عصر کنوني است !

 

10 -  در کل ، از زندگي با عيالتان راضي هستيد ؟!

الف) اگر نباشم چيکار کنم ؟!

ب) چاره اي جز اين ندارم !

ج) يک جوري داريم مي سازيم ديگه !

د) بله که راضي هستم البته تا زمانيکه بتوانم پول مهريه اش را جور کنم !

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 377
|
امتیاز مطلب : 86
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

سخنان يک مشاور ازدواج به پسران مجرد:

پسران عزيز تر از جان! قبل از دست زدن به هر گونه ازدواج، حتما اين مقاله را بخوانيد. اينها مهمترين دلايل ازدواج پسران جوان است. اميدوارم با آشنا شدن با اين دلايل، از هر گونه ازدواج ناخواسته و نامناسب جلوگيري شود:

1- خسته شدن از زندگي يکنواخت.
هر پسر مجردي معمولا بعد از مدتي، از زندگي خود خسته مي شود و در پي تغيير و تحول مي گردد. هر روز يک نوع تفريح، هر روز فيلم هاي تکراري. مگر فقط سينما رفتن و موسيقي گوش دادن و باشگاه رفتن و اينترنت و در بازار  و خيابان ها دور دور کردن(!) مي تواند پاسخگوي نياز هاي تفريحاتي پسران جوان باشند؟
روزمرگي انسان را بيچاره مي کند تا جايي که گاهي انسان براي رهايي از آن به کارهاي خطرناکي مانند زن گرفتن هم دست مي زند که بسيار «جيز» است !!

2- به هم خوردن حال از خوردن املت،نيمرو و غذاهاي کنسروي و آماده.
البته اين بند فقط شامل کساني مي شود که به اصطلاح مجردي زندگي مي کنند وگرنه کساني که در خانه ي پدرجان هستند و دستپخت بي نظير مادر جان را تجربه مي کنند مگر گوششان دراز است که بخواهند غذاهاي شور و يا احيانا کم نمک عيال را بخورند؟!

3- رفتن به بعضي از جاها مانند شهربازي و امثالهم که افراد مجرد را راه نمي دهند!
بارها به شخصه ديده ام که سردر بعضي از شهر بازي ها ، پارک ها ، کافي شاپ ها و يا حتي سينماها نوشته اند «از پذيرفتن افراد مجرد معذوريم!». خب مجردان در اينجور موارد سرخورده مي شوند و مي روند معتاد مي شوند. معتاد شدن بهتر است يا زن گرفتن؟!

4- خراب شدن پوست دست بخاطر شستن لباس.
البته اين بند شامل کساني مي شود که ماشين لباسشويي ندارند و يا هنوز تفکرات سنتي دارند و فکر مي کنند زن فقط مي شويد،مي سايد، مي روبد و غذا مي پزد. نمي دانند اگر بخواهند دختر امروزي بگيرند بايد لباس دو نفر را بشويند!

5- تمام شدن پول به خاطر خريدن ظروف چيني.
اشاره: از بس هنگام شستن آنها را مي شکنند! باز هم مي گويم فقط کساني اين بند شاملشان مي شود که مجردي زندگي مي کنند. در اين صورت دو راه دارند: 1- اينکه زن بگيرند. 2- از ظروف ملاميني استفاده کنند!

6- سر رفتن حوصله.
خب هر کسي از تنهايي خسته مي شود و دوست دارد دوستي بسيار صميمي  داشته باشد تا سر به سرش بگذارد و يا سر به سر خودش گذاشته شود! اين يک چيز عادي است. البته رفيق هاي فاب و ناباب و غيرناباب(همان باب!) هم مي توانند تا حدودي از اين نياز ها را بر آورده کنند.

7- به تنگ آمدن از فرمايشات ديگران.
مادر: پسرم، مادر بيا امشب بريم خواستگاري. چرا مخالفت مي کني مادر قربونت بره. دختر خاله ات خوبه؟ دختر زري خانم چطور؟! نکنه کسي رو زير سر داري بلا! بگو مادر من طاقت شنيدنشو دارم!
پدر: دِ  بچه برو زن بگير ديگه! من همسن تو بودم سه تا بچه داشتم. دختر عمت چطوره؟ چي؟ نه؟ برو گمشو پسره ي الدنگ  علاف  الپر  الاغ!!

8- شنيدن جمله ي (اين پسره ديگه آدم شده!) از گوشه و کنار!
خود زني تا چه حد؟! به هر حال هر کس نياز به مورد توجه قرار گرفتن و ديده شدن و تعريف شنيدن دارد ديگر!

9- ميل به بالندگي و شکوفايي!
بدون شرح!

و اما  مهم ترين دليل:
10- فرار کردن از رفتن به سربازي در شهر غريب و ناشناس.
زن گرفتن باعث مي شود در شهر خودت خدمت مقدس سربازي را انجام بدهي! بعضي ها براي اينکه از خانواده خود دور نباشند به اين راهکار هم دست مي زنند.

و در آخر پسر عزيز، اگر شما هيچ کدام از شرايط بالا را نداريد، به هيچ عنوان اقدام به زن گرفتن ننماييد. همين زندگيتان چه عيبي دارد؟ خوش باشيد و لذت ببريد

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 451
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

من و دختر خاله ام ساناز خيلي به هم مي آييم
هر وقت من یک کار خوب می‌کنم مامانم به من می‌گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می‌گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرالدین شاه خیلی کارهای خوب می‌کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من معتقدم که اصولا انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود، چون بابایمان همیشه می‌گوید مشکلات انسان را آدم می‌کند.
در عزدواج تفاهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می‌خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می‌گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می‌شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم‌های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم‌های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است! اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی‌خواهد و دایی مختار هم از زندان در می‌آید.
من تا حالا کلی سکه جم کرده‌ام و می‌خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه‌اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی‌کند. همین خرج‌های ازافی باعث می‌شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دایی مختار می‌گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده‌ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم.هم ارزان تر است، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می‌خوری خش خش هم می‌کند!اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می‌شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می‌گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می‌خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می‌ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می‌ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می‌کند بعد آشتی می‌کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می‌کند بعد خانومش می‌رود دادگاه شکایت می‌کند بعد می‌آیند دایی مختار را می‌برند زندان! البته زندان آدم را مرد می‌کند.عزدواج هم آدم را مرد می‌کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 367
|
امتیاز مطلب : 112
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

وزير کار : مشکل ما نقدينگي نيست، بيکاران مهارت ندارند. (جراید)

 پس از استدلال بسيار زيباي وزير کار پيش بيني مي شود شاهد شنيدن جملاتي مشابه جملات زير، از سوي برخي مسؤولان باشيم

وزير مسکن : مشکل گران بودن خانه نيست، مردم پول ندارند!

وزير راه و ترابري : سقوط هواپيماها به دليل نقص فني نيست، خلبانان چشمهايشان ضعيف است!

وزير راه و ترابري : آمار بالاي تصادفات جاده اي در نتيجه عدم استاندارد بودن جاده ها و ماشينها نيست، رانندگان رانندگي بلد نيستند!

وزير رفاه : تعداد افراد زير خط فقر بالا نيست، مردم حقوقهايشان پايين است!

فدراسيون فوتبال : تيم ملي فوتبال ضعيف نيست، تيمهاي ديگر فوتبال در آسيا قوي هستند!

وزير بهداشت : سوسيس ها و کالباس ها مشکل بهداشتي ندارند، افرادي که ساندويچ مي خورند خيلي سوسول هستند!

وزير بهداشت :
آنفلوانزاي نوع خوکی آنقدرها هم خطرناک نيست، بنيه مردم خيلی ضعيف است

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

زپرتی : واژه‌ی روسی (Zeperti) به معنی زندانی است و استفاده از آن يادگار زمان قزاق‌های روسی در ايران است، در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌‌افتاد ديگران می‌گفتند يارو زپرتی شد و اين واژه کم کم اين معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاع‌اش ديگر به‌هم ريخته است.

هشلهف: مردم براي بيان اين نظر که گویش برخی از واژه‌ها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه می‌‌تواند نازيبا و نچسب باشد، جمله‌ی انگلیسی (I Shall have) به معنی من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگويند ببينيد گویش اين عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون ديگر اين واژه مسخره‌آميز را برای هر واژه عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه پارسی و چه بيگانه) به کار می‌‌برند.

چُسان‌فُسان: از واژه‌ی روسی (Cossani Fossani) به معنی آرايش شده و شيک‌پوشيده گرفته شده است.

شِرووِر: از واژه‌ی فرانسوی (Charivari) به معنی همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.

فاستونی: پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون (Boston) در آمریکا بافته شده است و بوستونی می‌گفته‌اند.

اسکناس: از واژه‌ی روسی (Assignatsia) که خود از واژه‌ی فرانسوی (Assigant) به معنی برگه‌ی دارای ضمانت گرفته شده است.

فکسنی: از واژه‌ی روسی (Fkussni) به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بی‌خود و مزخرف به‌کار برده شده است.

نخاله: این واژه یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی‌ادب و گستاخ می‌گفته‌اند (Nakhal) و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به‌ درد ‌نخور هم استفاده کرده‌اند.

چُسِ فيل: نخستین ذرت بوداده‌یی كه در ايران به فروش رسيد، محصول كارخانه‌ی آقای "چِستر فيلد" بود... ما ايرانیان هم كه در كوتاه كردن و از سر و ته نام‌ها زدن استاديم، رفته رفته واژه‌ي "چِستر فيلد" را به "چُسِ فيل" تقليل داديم!!! بی‌‌چاره آقای "چستر فيلد".
ولی خوب است اين را هم بدانيد كه فرهنگستان زبان پارسی، واژه‌ی مناسب برای ذرت بوداده را " گُلْ بلال" انتخاب كرده است. از اين پس به‌جای واژه‌ی‌ نادرست و بودار "چُسِ فيل" بهتر آنست که بگوییم "گُلْ بلال" که هم درست‌تر می‌باشد هم بی‌بو.

واژه‌های زیر که همگی فرانسوی هستند را برخی پارسی می‌دانند:
آسانسور، آلیاژ، آمپول، املت، باسن، بتون، بلیت، بیسکویت، پاکت، پالتو، پریز، پلاک، پماد، پوتین، پودر، پوره، پونز، پیک نیک، تابلو، تراس، تراخم، نمبر، تیراژ، تور، تیپ، خاویار، دکتر، دلیجان، دوجین، دوش، دبپلم، دیکته، رژ، رژیم، رفوزه، رگل، رله، روبان، زیگزاگ، ژن، ساردین، سالاد، سانسور، سرامیک، سرنگ، سرویس، سری، سزارین، سوس، سلول، سمینار، سودا، سوسیس، سیلو، سن، سنا، سندیکا، سیفون، سیمان، شانس، شوسه، شوفاژ، شیک، شیمی، صابون، فامیل، فر، فلاسک، فلش، فیله، فیبر، فیش، فیلسوف، فیوز، کائوچو، کابل، کادر، کادو، کارت، کارتن، کافه، کامیون، کاموا، کپسول، کت، کتلت، کراوات، کرست، کلاس، کلوب، کلیشه، کمپ، کمپرس، کمپوت، کمد، کمیته، کنتور، کنسرو، کنسول، کنکور، کنگره، کودتا، کوپن، کوپه، کوسن، گاراژ، گارد، گاز، گارسون، گریس، گیشه، گیومه، لاستیک، لامپ، لیسانس، لیست، لیموناد، مات، مارش، ماساژ، ماسک، مبل، مغازه، موکت، مامان، ماتیک، ماشین، مانتو، مایو، مبل، متر، مدال، مرسی، موزائیک، موزه، مین، مینیاتور، نفت، نمره، واریس، وازلین، وافور، واگن، ویترین، ویرگول، هاشور، هال، هالتر، هورا و بسیاری از واژه‌های دیگر.

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 97
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده كه زنش یهو ماهی تابه رو می كوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این كار رو كردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت كه تو جیب شلوارت یه تكه كاغذ پیدا كردم كه توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی كه روش شرط بندی كردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می كرد كه زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می كوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 389
|
امتیاز مطلب : 100
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

در مورد اين وب نظر بديد

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 589
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

اينم به درخواست چندتا از بازديدكننده ها چند تا آدرس لينك براي چت گذاشتم  براتون گلچين كردم :

چت كن:

www.chatkon.com/classic.htm   

فارسي چت:

www.farsichat.com/  

دنيا چت

www.2onya.com

پچ پچ

  www.pechpech.com 

آرزو 

www.arezooo.com

سناتور ها

www.senatorha.net /

اسدي وب

www.asadiweb.com/chatroom.php  

نق نق

www.neghnegh.com

تك چت

www.takchat.com /

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 8246
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 10 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : میثم

مدير چت روم:من تشكر ميكنم از تمامي كساني كه در خبر نامه ي ما عضو شدند

اين خبر نامه به درد خودتون ميخوره مثلا من  همين مطلبي كه ارسال ميكنم به  وب chat room سيستم به صورت خودكار اين متن را به عزيزاني كه در خبرنامه عضو شدند ارسال مي كند.

اين بلاگ روزي  10 بار بروز رساني ميشود  پس مطالب مفيدي هر روز براي شما ارسال ميشود

حالا ميخواين عضو بشين يا نه؟

_______________________________________________________________________________________ جونه هركي دوستش داري روي بنر هاي زير كليك كن دمت گرم

:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 10 فروردين 1389 | نظرات ()